نفس سبز

اگرخارم اگر خاشاک نکن کاری بسوزانم تن خشک وجودم را.کشم شعله زنم آتش همان دستی که خشکانیدتمام سبزی من را...

نفس سبز

اگرخارم اگر خاشاک نکن کاری بسوزانم تن خشک وجودم را.کشم شعله زنم آتش همان دستی که خشکانیدتمام سبزی من را...

و من اینگونه تنهایم!

 

نوشتن سخت است گاهی قلم دست گرفتن سخت تر.جمع کردن کلماتی که در ذهن همچون پروانه های بازیگوش پر می زنند و گاهی می نشینند اما همینکه دست به طرفشون می بری دوباره با پر زدن بازیگوشی از سر می گیرند خیلی سخت.اما می نویسم...

 

می نویسم برای تو .برای تویی که مرا با نوشتن آفریدی مرا با خواندن آفریدی مرا با قسم به قلم آفریدی .برای من اولین چیزی که خواستی خواندن ونوشتن بود چراکه اگر نبود به هیچ ارزشی نمی رسیدم و نه خود با ارزش میشدم و نه ارزشی را درک می کردم .وقلم .و قلم را به دستانم دادی و بر آن قسم یاد کردی که ارزشش را درک کنم.

اما می نویسم با تمام احساس با تمام فکر تلاش می کنم این پروانگان چموش را در به صف کنم.

تنهایی .تنهایی با وجود همه تن هایی که هستند .در این دنیا تنها بودن شاید بی معنی باشد اما گاهی با دقت که نگاه می کنی به اطراف می بینی واقعا تنهایی.هرکسی از تنهایی تعریفی دارد اما این کویر کویر من است نه کس دیگر .حرقهای من است نه دل دیگر .تعریف من از تنهایی درک من از تنهایی .پس می نویسم برای خودم برای تو.تویی که این چنین تنهایم خواستی و من جز سپاس هیچ ندارم.هیچ.

این تنهایی اولین پله شد برای رسیدن به تو و تو برای بالا رفتن از این پله دستم را گرفتی و من با تمام وجود آن را درک کردم آنچه را که تو برای من خواستی.

در هراتفاق هر حادثه هر رابطه هر نگاه هر...به یک تنهای رسیدم و در این تنهایی خودم را دیدم و خنده کنج لب تو را.پس چطور دلگیر باشم و گلایه کنم که در آن تنهایی فقط من بودم وتو.که در آن تنهایی من بودم و لبخند عاشقانه تو.

من بودم وتو اما درآخر این تنهایی غمی سنگین دلم را پر می کند و این رو بر من خرده مگیر که خصلت انسانی ست و بی طاقتی.راستی یادت هست که با چه عشقی مرا ساختی باچه احساسی در وجودم دلی نهادی همچون دریا که گاهی با تلاطمش سر ریز می شود و از چشمانم سرازیر .یادت هست .

وجودم را پر از عشق کردی که گاهی تمام وجودم را می سوزاند و من جز تسلیم راهی ندارم ((نهایت عشق تسلیم ست)) و ...

هر چه بیشتر می نویسم دلم بی طاقت تر و اشکهایم سوزان تر .سخن کوتاه کنم که تو خود به این درد آگاه تری و متلذذ.تنهایم مگذار که دلخوش به وجود تو ام در این تنهایی.   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد