نفس سبز

اگرخارم اگر خاشاک نکن کاری بسوزانم تن خشک وجودم را.کشم شعله زنم آتش همان دستی که خشکانیدتمام سبزی من را...

نفس سبز

اگرخارم اگر خاشاک نکن کاری بسوزانم تن خشک وجودم را.کشم شعله زنم آتش همان دستی که خشکانیدتمام سبزی من را...

خدایا!

گفتم : خدا آخه این همه سختی ؟ چرا ؟

گفت : * ان مع العسر یسرا *


" قطعا به همراه هر سختی آسانی هم هست. " (شرح/6)


گفتم : واقعا ؟


گفت : * فان مع العسر یسرا *


" حتما به همراه هر سختی آسانی هم هست. " (شرح/7)


گفتم : خوب خسته شدم دیگه ...


گفت : * لا تقنطوا من رحمة الله *


" از رحمت من نا امید نشو . " (زمر/53)


گفتم : انگار منو فراموش کردی ؟


گفت : * فاذ کرونی اذکرکم *


" منو یاد کن تا تو رو یاد کنم." (بقرة/152)


گفتم : تا کی باید صبر کرد؟


گفت : * و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبآ *


" تو چه می دونی ! شاید موعدش نزدیک باشه " (احزاب/63)


گفتم : تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک، خیلی دوره! تا اونموقع چکار کنم؟


گفت : *و اتبع ما یوحی الیک واصبرحتی یحکم الله *


" کارهایی رو که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خودم حکم کنم. (یونس/109)


ناخواسته گفتم : الهی و ربی من لیغیرک


گفت : * الیس الله بکاف عبده *


" من هم برای تو کافی ام " (زمر/36)


گفتم : تو خدایی و صبور ! من بنده ات هستم و ظرف صبرم کوچیکه ... یک اشاره کنی


تمومه!


گفت : *عسی ان تحبوا شیئآ وهو شرّ لکم *


" شاید چیزی که تو دوست داری به صلاحت نباشه! " (بقرة/216)


گفتم : خدایا بعضی ها خیلی طعنه می زنن !!


گفتی : * و ذر الّذین اتّخذوا دینهم و لعباً و لهواً و غرّتهمُ الحیاةُ الدّنیا .... *.


" رها کن کسانی را که دینشون را به مسخره و بازیچه گرفته ان و زندگی دنیا اون ها را


فریب داده " (70/انعام)